شعر کودکانه گربه میومیو

 

شعر کودکانه گربه میومیو

یه گربه بود گوشهاش یه کم کوتاه بود
موهاش همه سیخ سیخی و سیاه بود

همیشه فکر می کرد که خیلی زشته
یه شب پاشد رفت پیش یک فرشته

گفت : کاری کن گوشهام درازتر بشه
موهام طلایی رنگ و نازتر بشه

فرشته هه خوند لالالا لالایی
گربه هه شد یه خرگوش طلایی

ولی باز هم دنبال آرزو بود
چون که صداش هنوز میومیو بود