اشعار مناجاتی ماه مبارک رمضان

شعرهای ماه رمضان

دوباره ماه خدا و بهار قرآن شد

دوباره ماه صفا دادن تن و جان شد

دوباره شوق سحر، هر غروب هم افطار

دوباره موسم شادی اهل ایمان شد

دوباره وقت سفر شد به شهر خوبی‌ها

دوباره ماه نزول کتاب قرآن شد

دوباره بستن چشم و دهان زهر خوردن

دوباره بنده حق بر خدای مهمان شد

دوباره خواندن یک آیه با ثواب تمام

دوباره فصل مناجات و رتل قرآن شد

 دوباره لیله ی قدر ومجیر وجوشن ها

دوباره ماه دعا ومهار شیطان شد

دوباره آمده ماهی که یک شب قدرش

برابری به هزار ماه عمر انسان شد

دوباره آمده ماهی که در میانه ی آن

ز شمس روی حسن (ع) خانه نورباران شد

دوباره آمده ماهی که روی ماه علی (ع)

خضاب خون سر و عمر او به پایان شد

بدار مغتنم این فرصت گرانمایه

که بسته دوزخ و جنت گشوده در آن شد

 شاعر : اسماعیل تقوایی

 شعر درباره ماه رمضان

هنگامه وصل رمضان آمده است

مومن به تنش دوباره جان آمده است

یکماه گشوده سفره ای جان افزا

حق را بنگر که میزبان آمده است

این ماه گناه خلق می سوزاند

بر عمر گناهها خزان آمده است

بگشوده تمام،آسمان درهایش

ای بنده عروج کن،زمان آمده است

آوای مناجات ودعا گوش آید

الطاف خدایمان عیان آمده است

ماه رمضان ماه خداوند ودر آن

شیطان رجیم ناتوان آمده است

بر بند دهان ودل زدنیا برگیر

زیرا که زمان امتحان آمده است

باز است در بهشت بر روی همه

دوزخ بنگر که در زیان آمده است

این ماه بود بهار قرآن خدا

چون در رمضان زآسمان آمده است

شادند همه به نیمه ماه خدا

زیرا که حسن(ع)به این جهان آمده است

در بیست ویک، علی(ع)به خون غلطیده

هر شیعه به قلب خون فشان آمده است

افطار بده که در جواب عملت

اعطای ثواب بیکران آمده است

اسباب مهیا ست که بخشیده شویم

ای بنده تلاش کن امان آمده است

شاعر : اسماعیل تقوایی