بیوگرافی مارال فرجاد + عکس های مارال فرجاد

بیوگرافی مارال فرجاد + عکس های جدید مارال فرجاد

مارال فرجاد بازیگر ایرانی و (زادهٔ مرداد ۱۳۶۱، در تهران است. وی دختر جلیل فرجاد و خواهر مونا فرجاد بازیگر ایرانی می‌باشد.

 چکیده ای از بیوگرافی مارال فرجاد:

نام و نام خانوادگی: مارال فرجاد
زمینه فعالیت: سینما
تولد : مرداد ۱۳۶۱ تهران
والدین: جلیل فرجاد
ملیت: ایرانی
پیشه: بازیگر

  مارال فرجاد به همراه خواهرش مونا فرجاد

مارال فرجاد متولد مرداد ماه ۱۳۶۱، در تهران است. مارال فرجاد دختر جلیل فرجاد بازیگر معروف ایرانی می‌باشد.

مارال فرجاد فارغ‌ التحصیل رشته عکاسی است. وی فعالیت سینمایی خود را در مقام بازیگری از سال ۱۳۸۴ با فیلم شام عروسی آغاز کردوی علاوه بر بازیگری به کار دوبله نیز می پردازد ، از دو سالگی با بازی در مجموعه بهاران به همراه پدرش بازیگری را آغاز کرد

مارال فرجاد بعد از آن در چندین فیلم و سریال نقش بازیگر کودک را ایفا می کرد و بعد از آن یک مدت در کار بازیگری وقف ایجاد کرد تا اینکه در ۱۸ سالگی به طور جدی تری دوباره به این حرفه روی آورد و تا کنون در سریالها و فیلم های زیادی به ایفای نقش پرداخته از جمله سریال ساختمان پزشکان و فیلمهای عاشق ، خسته دلان و …

مارال فرجاد ازدواج کرده است

  پدر و مادر مارال فرجاد

 

گزیده ای از بیوگرافی جلیل فرجاد پدر مارال فرجاد:
جلیل فرجاد متولد ۱۳۳۰ در مرند بازیگر سینما و تلویزیون است. مدرک تحصیلی اش لیسانس بازیگری و کارگردانی است. اولین تجربهٔ سینمایی اش فیلم بازداشتگاه در سال ۱۳۶۱ بود. وی پدر مارال فرجاد و مونا فرجاد از بازیگران جوان است.

  مارال فرجاد در کنار پدرش سال 1372
فیلم‌شناسی مارال فرجاد:
مارال فرجاد فارغ‌التحصیل رشته عکاسی است. وی فعالیت سینمایی خود را در مقام بازیگری از سال ۱۳۸۴ با فیلم شام عروسی آغاز کرد. این هنرمند در فیلم‌هایی چون «شام عروسی» (۱۳۸۴)، «پسران آجری» (۱۳۸۵) و «دوشیزه باران» (۱۳۸۶)؛ و مجموعه‌هایی نظیر «کت جادویی» (۱۳۷۸–۱۳۷۷)، «عملیات ۱۲۵» (۱۳۸۷)، «خاتون» (۱۳۹۳) و «ساعت صفر» (۱۳۹۴) به نقش‌آفرینی پرداخته‌استفیلم های سینمایی
– جاودانگی (۱۳۹۴)
– ربوده شده (۱۳۹۴)
– دوشیزه باران (۱۳۸۶)
– پسران آجری (۱۳۸۵)
– شام عروسی (۱۳۸۴)

فیلم های تلویزیونی
– کت جادویی (۱۳۷۸–۱۳۷۷)
– روح مهربان (۱۳۸۴، امیر قویدل)
– تا صبح (۱۳۸۵)
– گلریزان (۱۳۸۵)
– عملیات ۱۲۵ (۱۳۸۷)
– آدم‌های کوکی (۱۳۸۷)
– تله‌فیلم گنجشک و قناری (۱۳۹۰)
– خاتون (۱۳۹۳)
– رخصت (۱۳۹۳)
– همه بچه‌های ما
– دورهمی (۱۳۹۴)

 

مصاحبه ای خواندنی با مارال فرجاد:
اصطلاحا شکمو یا غذاباز هستید؟
– نه. غذای رستوران را دوست دارم اما در خانه، نه خیلی دوست دارم غذا درست کنم و نه خیلی اهل تنوع غذایی هستم.

واقعا غذای خانه را دوست ندارید؟
– اصلا درست نمی کنم.

بلد هم نیستید؟
– چرا، بلد هستم اما به خودم می گویم وقتی یک بازیگر کارهای به آن سختی را انجام می دهد خب غذا پختن برایش کاری ندارد.

خب چطور کارهای سخت انجام می دهید اما غذا درست نمی کنید؟
– چون تنبلی ام می آید!

دستپخت تان خوب است؟
– اگر غذا درست کنم همه می گویند شاهکار است. اینجوری نیستم که بگویم خیلی زن خانه داری هستم، خانه داری نمی کنم، اتفاقا خیلی هم شلخته ام. اصلا از آن دست آدم ها نیستم که این موضوع را یک پوئن مثبت بدانم و بگویم کدبانو یا خانه دار هستم اما هر غذایی که می پزم همه می پسندند. تنبلی ام بر می گردد به این که چون دائم سر کار هستم و خانه نیستم، بعد از یک مدت همه چیز یادم می رود. مثل این روزها که سر تمرین تئاتر هستم و اگر بخواهم به پخت و پز فکر کنم برایم عذاب آور می شود. پس ترجیح می دهم غذا از بیرون بگیرم.

آدمی هستید که برای کار، زندگی را تعطیل می کند یا برعکس؟
– موقعی که تئاتر دارم به دلیل آن که خیلی تمرکز لازم دارم، خیلی از چیزها از جمله دید و بازدیدها را کنار می گذارم. حتی خیلی جاهایی که ضروری و مربوط به کارم نیست را نمی روم و در واقع زمان اجرای تئاتر همه چیز برایم تعطیل می شود. اگر ساعت 9 اجرا داشته باشم از ساعت 5 بعدازظهر داخل سالن تئاتر می نشینم. وقتی هنوز هیچ کس حضور ندارد، من در سالن حضور دارم و آخرین نفر هم خارج می شوم، چون تئاتر برایم مهم است. حتی خیلی از حرف ها و گلایه ها را می شنوم اما گذری از آن رد می شوم و سعی می کنم ماجرا نسازم. خیلی وقت ها به خانواده ام می گویم زمانی که تئاتر دارم، اتفاقاتی که می دانید با شنیدنش، من به هم می ریزم را به من نگویید چون به هم می ریزم. سعی می کنم آن طرف را مدیریت کنم و اجازه تاثیرگذاری در کارم را ندهم.

کلا در زندگی چه چیزی شما را به هم می ریزد؟
– به معنای واقعی چیزی که به هم می ریزدم و حداقل 6-5 ساعت من را درگیر خودش می کند، مشکلات و حوادثی است که برای خانواده ام رخ می دهد؛ یعنی اگر بشنوم برای بابا، مامان و مونا اتفاقی افتاده است، همین من را ساعت ها درگیر خودش می کند و حالم را متغیر می کند.

  بازی مارال فرجاد در تئاتر

وقتی عصبی و به هم ریخته می شوید، قدرت مدیریت و مک دارید یا خیر؟
– شاید خیلی کوتاه داد و بیداد کنم. بعضی وقت ها می توانم مدیریت و کمک کنم.

از کسی کمک می گیرید؟
– از همه کمک می گیرم؛ از دوستان، مشاور، خانواده و همه و همه کمک می گیرم.

در  دوران بچگی  آن موقع در انتخاب کار، دوست و تحصیلات آزاد بودید؟
– بله، فقط در مورد درس و انتخاب رشته، بابا سیاستمدارانه اجازه تحصیل در هنر را به ما نداد اما جوری رفتار کرد که ما فکر کردیم خودمان انتخاب کردیم. البته حق هم داشت. می گفت هنر آینده شما را تضمین نمی کند. باید حتما تخصص و دانش دیگری داشته باشید، من هم اول ریاضی خواندم اما برای فوق لیسانس عکاسی را انتخاب کردم.

شما سرکش بودید؟
– من نسبت به مونا سرکش بودم.

پدر و مادر وقتی سرکشی را می دیدند چه برخوردی داشتند؟
– سعی می کردند کنار بیایند، کسی به ما باید و نباید نمی گفت.

  عکس دسته جمعی مارال فرجاد به همراه دوستانش